ارمنستانکه جز اولین پیروان رسمی مسیحیت (از ۳۰۱ میلادی) هستند، میراث قدیمی انگارهها و نمادهای فرهنگ و سنت خود را با مفهوم روحانی آیین جدید تلفیق کردند و در طول روند تکامل نقشها موفق به بیان قوی و آشکار آنها به صورت نمادهای مسیحی شدند. امروزه، آثار هنری به جای مانده مانند معماری کلیساها، چلیپاسنگها، صفحات تذهیب شده انجیلها، فرسکو، هنر فلزکاری، کندهکاری چوب، سفالگری و نیز هنرهای سنتی دستبافت مانند فرش، گلیم، گلدوزی و ... و تکرار این نقشهای سنتی را به روشنی نشان میدهند.
نقش صلیب یا هر نوع نقش نمادین دیگر را نمیتوان یک طرح تزیینی محض دانست. فرشهایی که موجود حامل آن دسته از نقشها و طرحهای متغیری است که با ادامه و تکرار زنجیرهوار سنتی دورهٔ تکامل را طی کرده و سلسلهوار از اولین هزارهٔ میلادی تا به امروز در گسترهٔ فرهنگ ارمنی پرورانده شده و سپس از این قلمرو به نواحی دوردست آسیا و نیز اروپا راه یافتهاند. نقشهای تزیینی بخشی از بقایایی که در گسترهٔ نفوذ فرهنگ ارمنی توانستهاند تا به امروز ازحوتدث طبیعی و تخریب عمدی جان سالم به در برند، همگی در یک خط سیر تکامل واحد، مدام تکرار شدهاند به طوری که یک نقش اصیل و کهن با گذشت زمان به به کمال رسیده است. نقشهای صلیب از تعدادی طرحهای اولیهٔ مشتق شدهاند و ساختار همگی آنها بر اساس بسط و گسترش صلیب ستارهٔ G۲ و صلیب نماد نور است که ارزش ویژهٔ نمادین دارد. این دو طرح، به منزلهٔ نماد، تجلی ظهور یا رستاخیز مسیح و بهشت را تداعی میکنند. دو شکل Տ و Յ از نمادهای مشخص ارمنی هستند. این دو حرف نماد ارمنی که در چهار سده پیش از میلاد به طور سنتی، به منزلهٔ از بین بردن شر، کاربرد داشتند حامل معانی متفاوتی بودند که پس از ابداع الفبای ارمنی در سده پنجم میلادی و ترجمهٔ انجیل به زبان ارمنی با مهمترین کلمات مقدس مسیحیت مرتبط شدند. با انتقال این نمادها به آیین جدید امکان حفظ شکل بیرونی و معنای محتوای درونی آنها نیز فراهم آمد. در شکل ظاهری Տ، ارمنیان نه تنها نشانهٔ خدا بلکه تصویر اژدها را نیز مجسم میکنند. در ارمنستان یک اژدهای ثانوی و قدیمیتر نیز وجود داشته که با برداشتی کاملاً برعکس نماد نیکی، دانایی و نگهبان آب بوده و به منزلهٔ نیرویی که مظهر خنثی کنندهٔ بی عدالتی و پلیدی است شناخته شده است.
اکثر مردم کشورارمنستانپیرو کلیسای حواري ارمني می باشند كه برای ايرانيان به كليساي گریگوری شناخته شده است و کلیسا ملی ارامنيان می باشد و از اولین كليساهاي دنياي مسيحيت است و کلیسای ارتدوکس شرقي محسوب می شود.ارامنيان قبل از روی آوردن به دین مسیحیت بت پرست بودند و اکثر بت ها مخصوصا بت آناهیتا را می پرستیدند. بعد از پیدایش مسیحيت و از اوایل قرن میلادی اولین پیام آوران مسیحیت به کشور ارمنستان وارد شدند و این دین را تبلیغ کردند. اولین تبلیغ کنندگان مسیحی در کشور ارمنستان تادئوس و بارتولومئوس از حواريون عيسي مسیح بودند. این افراد به دستور حاکمان بت پرست کشور ارمنستان کشته شدند و در زمانهای بعد در محل کشته شدن این افراد کلیساهایی ساختند. کلیسای تادئوس يا طاطاوس مقدس یا قره کلیسا در ناحیه شمال غرب شهر ماکو در کشور ايران محل شهادت تادئوس است.
در موعد سلطنت تیرداد سوم ملقب به کبیر حادثهای روی عدل که برای دائم روی حیات ملت ارمنی تأثیر گذاشت و آن گرویدن این مردم به دین مسیحی بود. میتوان این حادثه را به عنوان نقطه مرکزی تاریخ این ملت به حساب آورد، و در واقع دنباله کل حوادث بعدی درباره این حادثه بوده است. از این گذشته، در آینده پدیدار شد که مسیحیت برای ارمنستان آغاز عامل تحول و سپس عامل حفظ و نگهداری خود شده است.
آبیش در کتاب از ورای خاک قفقاز مینویسد:و این متعلق به جهت است که مردم ارمنی تحت تأثیر مسیحیت چنان زود به درجه والایی از ادب دریافتی که امروز مظهر عاملی چنین مهم در تاریخ بشریت است.
نخستین پایههای کلیسای ارمنی به وسیله دو تن از حواریون عیسی مسیح به اسامی تادئوس و بارتوقیمئوس گذاشته شد و شغل آن دو به وسیله عدهای از مبلغین مسیحی پیوستگی یافت. لیکن از طرف ملتی مشابه ارمنی که گرد از ویژگیهای آشکار او همواره دلبستگی خشنی به باورها و آداب و سنن دیرینه اش بوده است با پایداری شدیدی روبرو شدند. با اینکه از همان نخست و بویژه از آغاز سده دوم میلادی به بعد عدهای مسیحی در ارمنستان بودند، این مملکت همچنان به اختصاص خود به دنیای پاگانیسم پیوسته عدل و پیرو همان دین اساطیری خود بود که هر چند از لطف و ذوق شاعرانهای عاری فقدان اما در واقع چیزی درحد بتپرستی بود.
ارمنستانکه جز اولین پیروان رسمی مسیحیت (از ۳۰۱ میلادی) هستند، میراث قدیمی انگارهها و نمادهای فرهنگ و سنت خود را با مفهوم روحانی آیین جدید تلفیق کردند و در طول روند تکامل نقشها موفق به بیان قوی و آشکار آنها به صورت نمادهای مسیحی شدند. امروزه، آثار هنری به جای مانده مانند معماری کلیساها، چلیپاسنگها، صفحات تذهیب شده انجیلها، فرسکو، هنر فلزکاری، کندهکاری چوب، سفالگری و نیز هنرهای سنتی دستبافت مانند فرش، گلیم، گلدوزی و ... و تکرار این نقشهای سنتی را به روشنی نشان میدهند.
نقش صلیب یا هر نوع نقش نمادین دیگر را نمیتوان یک طرح تزیینی محض دانست. فرشهایی که موجود حامل آن دسته از نقشها و طرحهای متغیری است که با ادامه و تکرار زنجیرهوار سنتی دورهٔ تکامل را طی کرده و سلسلهوار از اولین هزارهٔ میلادی تا به امروز در گسترهٔ فرهنگ ارمنی پرورانده شده و سپس از این قلمرو به نواحی دوردست آسیا و نیز اروپا راه یافتهاند. نقشهای تزیینی بخشی از بقایایی که در گسترهٔ نفوذ فرهنگ ارمنی توانستهاند تا به امروز ازحوتدث طبیعی و تخریب عمدی جان سالم به در برند، همگی در یک خط سیر تکامل واحد، مدام تکرار شدهاند به طوری که یک نقش اصیل و کهن با گذشت زمان به به کمال رسیده است. نقشهای صلیب از تعدادی طرحهای اولیهٔ مشتق شدهاند و ساختار همگی آنها بر اساس بسط و گسترش صلیب ستارهٔ G۲ و صلیب نماد نور است که ارزش ویژهٔ نمادین دارد. این دو طرح، به منزلهٔ نماد، تجلی ظهور یا رستاخیز مسیح و بهشت را تداعی میکنند. دو شکل Տ و Յ از نمادهای مشخص ارمنی هستند. این دو حرف نماد ارمنی که در چهار سده پیش از میلاد به طور سنتی، به منزلهٔ از بین بردن شر، کاربرد داشتند حامل معانی متفاوتی بودند که پس از ابداع الفبای ارمنی در سده پنجم میلادی و ترجمهٔ انجیل به زبان ارمنی با مهمترین کلمات مقدس مسیحیت مرتبط شدند. با انتقال این نمادها به آیین جدید امکان حفظ شکل بیرونی و معنای محتوای درونی آنها نیز فراهم آمد. در شکل ظاهری Տ، ارمنیان نه تنها نشانهٔ خدا بلکه تصویر اژدها را نیز مجسم میکنند. در ارمنستان یک اژدهای ثانوی و قدیمیتر نیز وجود داشته که با برداشتی کاملاً برعکس نماد نیکی، دانایی و نگهبان آب بوده و به منزلهٔ نیرویی که مظهر خنثی کنندهٔ بی عدالتی و پلیدی است شناخته شده است.
مطالب مرتبط:
ارسال دیدگاه