درباره ارمنستان

20 آبان 1396

در ارمنستان رودهایی جریان دارند که بعضی به رودهای بزرگ‌ تر و برخی به دریاچه سوان می‌ریزند. عمده‌ترین آنها بخشی از رود ارس است. رود آقستف است که به رود کر می‌پیوندد. رودهای هرازدان، آزات، ودی، وروتان، وخجی به رود ارس می‌پیوندند. رود پامباک و زوراگت به رود دبد متصل می‌گردند که این نیز با رود خرامی پیوند می‌یابد.

بزرگترین دریاچهارمنستانسوان است. دریاچه‌های کوچک شامل:آکنا، آرپی، آیگر، کاری،پارز، لسینگ و ایروان را اسم برد.

دریاچه آکنا در ایالت شیراک ارمنستان واقع شده‌است.

دریاچه آرپی که در فرمانروایی شیراک واقع شده‌است.

دریاچه آرپی ارمنستان

دریاچه کاری یک دریاچه در ارمنستان است که در دامنه کوهستان آراگاتس در ایالت آراگاتسوتن واقع شده‌ است.

دریاچه کاری ارمنستان

دریاچه پارز در استان تاووش واقع شده‌است. این دریاچه در پارک ملی دیلیجان در شرق شهر دیلیجان در بلندی ۱٬۳۳۴ متری است.

دریاچه پارز ارمنستان

دریاچه لسینگ از معدود دریاچه‌های طبیعی ارمنستان می‌باشد که در تقرب روستای تساغکاشن در استان آراگاتسوتن واقع شده است.

دریاچه ایروان دریاچه‌ای مصنوعی است که در شهر ایروان پایتخت جمهوری ارمنستان واقع شده است. این دریاچه بین سال‌های 1963-1966 ساخته شد و در سال ۱۹۶۷ رسماً گشایش شد.گردشگرانتور ارمنستانمی توانند ازاین مکان زیبا لذت ببرند.

دریاچه ایروان ارمنستان


آرارات یک شهر در استان ارارآت ارمنستان است که در بزرگراه Yerevan-Nakhchivan در 42 کیلومتری جنوب شرقی ایروان و در فاصله 19 کیلومتری جنوب شرقی مرکز آرتاشات واقع شده است. در سرشماری سال 2011، جمعیت این شهر 20235 نفر بود. طبق برآورد رسمی سال 2016 جمعیت حدود 20300 نفر است.

تاریخچهشهر آرارات

کارخانه سیمان آرارات در سال 1927 در شورای ارمنستان با ساخت چند آپارتمان مسکونی برای کارگران راه اندازی شد. در سال 1930، این حل و فصل به طور رسمی به عنوان یک محل اقامت کارگران تشکیل شد، در حالی که کارخانه سیمان اولین تولید خود را در سال 1933 تولید کرد. در سال 1935، حل و فصل با شمول مناطق روستایی اطراف آن افزایش یافت. در سال 1947، آن ​​را به طور رسمی به نام آرارات نامیده شد.

با راه اندازی چندین کارخانه صنعتی، آرارات به عنوان یک مرکز صنعتی عمده ای از SSR ارمنستان توسعه یافت و تبدیل به یک محل سکونت شهری شد. با توجه به رشد سریع آن و افزایش تدریجی جمعیت در سال 1962 شهر آرارات به عنوان یک شهر محسوب می شود. در سال 1972، شهر تحت رهبری جمهوری خواهان قرار گرفت.پس از استقلال ارمنستان، آرارات در داخل استان آرارات گنجانده شده است که از طریق ادغام مناطق مسعس، آرتاشات و آرارات از SSRارمنستان، به موجب قانون تقسیم اداری ارمنستان در سال 1995 شکل گرفت.

شهر آرارات ارمنستان

جغرافیایآرارات

آرارات در شرق بخش مرکزی ارمنستان مدرن واقع شده و در قسمت جنوب شرقی دشت آریات قرار دارد و تنها در 7 کیلومتری شرق آراکس در مرز ارمنستان و ترکیه قرار دارد. از لحاظ تاریخی، قلمرو فعلی این شهر بخشی از ونتون هیتس کانتی استان اریارات باستان ارمنستان بود.

در ارتفاع تقریبی 825 متر بالاتر از سطح دریا، شهر توسط روستاهای Avshar در شمال غربی و Ararat در غرب و جنوب احاطه شده است. Sanctuary Goravan Sands در شمال شرقی شهر واقع شده است، در حالی که کوه های آرت در سراسر شهر از شرق و شمال غربی قرار دارد.

این شهر به طور کلی با آب و هوای بسیار خشک و کم بارش شناخته می شود. زمستان ها سرد و برف با درجه حرارت -25 الی -30 سانتی گراد درجه سانتی گراد است. با این حال، محیط زیست شهر در معرض خطر انتشار ذرات سیمان و سیانید از کارخانه تولید طلا است. در تابستان سال 2005، ناخالصی از اتمسفر 9.6 برابر میزان قابل قبول ثبت شد.

شهر آرارات ارمنستان

جمعیت آرارات


اکثریت مردم در آرارات، ارامنه هستند که متعلق به کلیسای رسالت ارمنی هستند. ارکاپسای مقدس آراراتای یراوان، استان آرارات را از جمله شهر آرارات پوشش می دهد.


دین مرم آرارات

کلیسای مقدس مقدس شهر از اکتبر 2012 در حال ساخت است.با این حال حضور بزرگی از شاهدان یهود در آرارات و همچنین طرفداران سایر جنبش های دینی وجود دارد.

شهر سوان ارمنستان

شهر سوان ارمنستانیک شهر پر رفت و آمد در استان گغارکونیک در سواحل شمال غربی دریاچه سوان قرار گرفته است.این شهر در ارتفاع بیش از 1925 متر (6316 فوت) بالاتر از سطح دریا 65 کیلومتر (40 مایل) در شمال شرقی شهر ایروان و 35 کیلومتر (22 مایل) مرکز اداری استان گغارکونیک واقع شده است.شهر سوان دارای پارک ملی که از قسمت شمال شرقی شهر به سمت جنوب غرب گسترش یافته است. در حالی که دریاچه سوانارمنستانبه شکل مرز طبیعی از شهر به شرق است.در سرشماری سال 2011، جمعیت این شهر 19229 بود.با این حال، به عنوان در هر 2016 برآورد رسمی، جمعیت سوان 19200 است.

نام سوان از ریشه اوراتوپی به معنی سرزمین دریاچه ها گرفته شده است. تقریبا 36 جویبار به دریاچه سوان می ریزند و تنها رودخانه ای که از سوان سرچشمه می گیرد رود هرازدان است.از گردشگاههای پیرامون سوان چشمه آب معدنی دیلیجان و شهرستانی به همین نام است. در یک روز بسیار سرد زمستانی که یکی از تهاجم های مکرر اعراب تهدید کننده و بسیار خطرناک شده بود ، مردم روستا با هم اقدام به عبور از دریاچه یخ زده سوان به سوی جزیره سواناک کردند. تمامی مردم عبور می کنند ، به کلیسا پناه می برند و برای نجات جان خود دعا می کنند. هنگامی که اعراب به دریاچه می رسند تصمیم می گیرند که از آن بگذرند . در حالی آنها از دریاچه یخ زده عبور می کرده اند یخ ها می شکنند و مهاجمان در آب غرق می شوند. مردم روستا باور دارند باور دارند که این یک مشیت الهی بوده است. دریاچه پر از جنازه های مشکی رنگ سربازان می شود و به همین دلیل آن را سوان می نامند.


 

 


ارمنستانکه جز اولین پیروان رسمی مسیحیت (از ۳۰۱ میلادی) هستند، میراث قدیمی انگاره‌ها و نمادهای فرهنگ و سنت خود را با مفهوم روحانی آیین جدید تلفیق کردند و در طول روند تکامل نقش‌ها موفق به بیان قوی و آشکار آنها به صورت نمادهای مسیحی شدند. امروزه، آثار هنری به جای مانده مانند معماری کلیساها، چلیپاسنگها، صفحات تذهیب شده انجیل‌ها، فرسکو، هنر فلزکاری، کندهکاری چوب، سفالگری و نیز هنرهای سنتی دستبافت مانند فرش، گلیم، گلدوزی و ... و تکرار این نقش‌های سنتی را به روشنی نشان می‌دهند.

نقش صلیب یا هر نوع نقش نمادین دیگر را نمی‌توان یک طرح تزیینی محض دانست. فرش‌هایی که موجود حامل آن دسته از نقش‌ها و طرح‌های متغیری است که با ادامه و تکرار زنجیره‌وار سنتی دورهٔ تکامل را طی کرده و سلسله‌وار از اولین هزارهٔ میلادی تا به امروز در گسترهٔ فرهنگ ارمنی پرورانده شده و سپس از این قلمرو به نواحی دوردست آسیا و نیز اروپا راه یافته‌اند. نقش‌های تزیینی بخشی از بقایایی که در گسترهٔ نفوذ فرهنگ ارمنی توانسته‌اند تا به امروز ازحوتدث طبیعی و تخریب عمدی جان سالم به در برند، همگی در یک خط سیر تکامل واحد، مدام تکرار شده‌اند به طوری که یک نقش اصیل و کهن با گذشت زمان به به کمال رسیده است. نقش‌های صلیب از تعدادی طرحهای اولیهٔ مشتق شده‌اند و ساختار همگی آنها بر اساس بسط و گسترش صلیب ستارهٔ G۲ و صلیب نماد نور است که ارزش ویژهٔ نمادین دارد. این دو طرح، به منزلهٔ نماد، تجلی ظهور یا رستاخیز مسیح و بهشت را تداعی می‌کنند. دو شکل Տ و Յ از نمادهای مشخص ارمنی هستند. این دو حرف نماد ارمنی که در چهار سده پیش از میلاد به طور سنتی، به منزلهٔ از بین بردن شر، کاربرد داشتند حامل معانی متفاوتی بودند که پس از ابداع الفبای ارمنی در سده پنجم میلادی و ترجمهٔ انجیل به زبان ارمنی با مهمترین کلمات مقدس مسیحیت مرتبط شدند. با انتقال این نمادها به آیین جدید امکان حفظ شکل بیرونی و معنای محتوای درونی آنها نیز فراهم آمد. در شکل ظاهری Տ، ارمنیان نه تنها نشانهٔ خدا بلکه تصویر اژدها را نیز مجسم می‌کنند. در ارمنستان یک اژدهای ثانوی و قدیمی‌تر نیز وجود داشته که با برداشتی کاملاً برعکس نماد نیکی، دانایی و نگهبان آب بوده و به منزلهٔ نیرویی که مظهر خنثی کنندهٔ بی عدالتی و پلیدی است شناخته شده است.

اکثر مردم کشورارمنستانپیرو کلیسای حواري ارمني می باشند كه برای ايرانيان به كليساي گریگوری شناخته شده است و کلیسا ملی ارامنيان می باشد و از اولین كليساهاي دنياي مسيحيت است و کلیسای ارتدوکس شرقي محسوب می شود.ارامنيان قبل از روی آوردن به دین مسیحیت بت پرست بودند و اکثر بت ها مخصوصا بت آناهیتا را می پرستیدند. بعد از پیدایش مسیحيت و از اوایل قرن میلادی اولین پیام آوران مسیحیت به کشور ارمنستان وارد شدند و این دین را تبلیغ کردند. اولین تبلیغ کنندگان مسیحی در کشور ارمنستان تادئوس و بارتولومئوس از حواريون عيسي مسیح بودند. این افراد به دستور حاکمان بت پرست کشور ارمنستان کشته شدند و در زمانهای بعد در محل کشته شدن این افراد کلیساهایی ساختند. کلیسای تادئوس يا طاطاوس مقدس یا قره کلیسا در ناحیه شمال غرب شهر ماکو در کشور ايران محل شهادت تادئوس است.

در موعد سلطنت تیرداد سوم ملقب به کبیر حادثه‌ای روی عدل که برای دائم روی حیات ملت ارمنی تأثیر گذاشت و آن گرویدن این مردم به دین مسیحی بود. می‌توان این حادثه را به عنوان نقطه مرکزی تاریخ این ملت به حساب آورد، و در واقع دنباله کل حوادث بعدی درباره این حادثه بوده است. از این گذشته، در آینده پدیدار شد که مسیحیت برای ارمنستان آغاز عامل تحول و سپس عامل حفظ و نگهداری خود شده است.

آبیش در کتاب از ورای خاک قفقاز می‌نویسد:و این متعلق به جهت است که مردم ارمنی تحت تأثیر مسیحیت چنان زود به درجه والایی از ادب دریافتی که امروز مظهر عاملی چنین مهم در تاریخ بشریت است.

نخستین پایه‌های کلیسای ارمنی به وسیله دو تن از حواریون عیسی مسیح به اسامی تادئوس و بارتوقیمئوس گذاشته شد و شغل آن دو به وسیله عده‌ای از مبلغین مسیحی پیوستگی یافت. لیکن از طرف ملتی مشابه ارمنی که گرد از ویژگیهای آشکار او همواره دلبستگی خشنی به باورها و آداب و سنن دیرینه اش بوده است با پایداری شدیدی روبرو شدند. با اینکه از همان نخست و بویژه از آغاز سده دوم میلادی به بعد عده‌ای مسیحی در ارمنستان بودند، این مملکت همچنان به اختصاص خود به دنیای پاگانیسم پیوسته عدل و پیرو همان دین اساطیری خود بود که هر چند از لطف و ذوق شاعرانه‌ای عاری فقدان اما در واقع چیزی درحد بت‌پرستی بود.

ارمنستانکه جز اولین پیروان رسمی مسیحیت (از ۳۰۱ میلادی) هستند، میراث قدیمی انگاره‌ها و نمادهای فرهنگ و سنت خود را با مفهوم روحانی آیین جدید تلفیق کردند و در طول روند تکامل نقش‌ها موفق به بیان قوی و آشکار آنها به صورت نمادهای مسیحی شدند. امروزه، آثار هنری به جای مانده مانند معماری کلیساها، چلیپاسنگها، صفحات تذهیب شده انجیل‌ها، فرسکو، هنر فلزکاری، کندهکاری چوب، سفالگری و نیز هنرهای سنتی دستبافت مانند فرش، گلیم، گلدوزی و ... و تکرار این نقش‌های سنتی را به روشنی نشان می‌دهند.

نقش صلیب یا هر نوع نقش نمادین دیگر را نمی‌توان یک طرح تزیینی محض دانست. فرش‌هایی که موجود حامل آن دسته از نقش‌ها و طرح‌های متغیری است که با ادامه و تکرار زنجیره‌وار سنتی دورهٔ تکامل را طی کرده و سلسله‌وار از اولین هزارهٔ میلادی تا به امروز در گسترهٔ فرهنگ ارمنی پرورانده شده و سپس از این قلمرو به نواحی دوردست آسیا و نیز اروپا راه یافته‌اند. نقش‌های تزیینی بخشی از بقایایی که در گسترهٔ نفوذ فرهنگ ارمنی توانسته‌اند تا به امروز ازحوتدث طبیعی و تخریب عمدی جان سالم به در برند، همگی در یک خط سیر تکامل واحد، مدام تکرار شده‌اند به طوری که یک نقش اصیل و کهن با گذشت زمان به به کمال رسیده است. نقش‌های صلیب از تعدادی طرحهای اولیهٔ مشتق شده‌اند و ساختار همگی آنها بر اساس بسط و گسترش صلیب ستارهٔ G۲ و صلیب نماد نور است که ارزش ویژهٔ نمادین دارد. این دو طرح، به منزلهٔ نماد، تجلی ظهور یا رستاخیز مسیح و بهشت را تداعی می‌کنند. دو شکل Տ و Յ از نمادهای مشخص ارمنی هستند. این دو حرف نماد ارمنی که در چهار سده پیش از میلاد به طور سنتی، به منزلهٔ از بین بردن شر، کاربرد داشتند حامل معانی متفاوتی بودند که پس از ابداع الفبای ارمنی در سده پنجم میلادی و ترجمهٔ انجیل به زبان ارمنی با مهمترین کلمات مقدس مسیحیت مرتبط شدند. با انتقال این نمادها به آیین جدید امکان حفظ شکل بیرونی و معنای محتوای درونی آنها نیز فراهم آمد. در شکل ظاهری Տ، ارمنیان نه تنها نشانهٔ خدا بلکه تصویر اژدها را نیز مجسم می‌کنند. در ارمنستان یک اژدهای ثانوی و قدیمی‌تر نیز وجود داشته که با برداشتی کاملاً برعکس نماد نیکی، دانایی و نگهبان آب بوده و به منزلهٔ نیرویی که مظهر خنثی کنندهٔ بی عدالتی و پلیدی است شناخته شده است.

ارسال دیدگاه

خطا ...
آدرس ایمیل وارد شده نامعتبر است.
متوجه شدم